سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات]را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 10
کمتر از 80 روز به انتخابات آتی ریاست جمهوری باقی مانده است و جمعی از رسانه ها و فعالان سیاسی با محوریت قراردادن عده ای از مهره های سنتی به داغ کردن تنور انتخابات می پردازند و در مقابل ، جامعه به صورت بی تفاوت از کنار این اخبار می گذرد. اکثر کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری از اشخاص سرشناس کشور در سالهای اخیر بوده اند و برخلاف گذشته که معمولا در دوره دوم ریاست جمهوری رئیس جمهور شخصیتهای سرشناس به خاطر علم به قدرت رئیس دولت در صحنه ضاهر نمی شدند،در این دوره علاوه بر کروبی رئیس مجلس اسبق،آخرین نخست وزیر کشور یعنی میرحسین موسوی نیز حضور یافته اند که تا کنون هر دو با جدیت به راه خود ادامه داده اند .کروبی با بسیج کادر رسانه ای اش جدیت خود برای بقاء در صحنه را تثبیت نموده و از طرفی مهندس موسوی که برخلاف ادوار گذشته که حضور در میدان سیاست را رد می کرد اینبار آنچنان محکم به میدان آمد که خاتمی مردد ؛صحنه را برای ایشان خالی کرد.در جبهه اصولگرایان علاوه بر حفظ رئیس دولت فعلی ، عده ای از ناراضیان دولت فعلی نیز با آماده کردن شخصیتهای دیگر، به تغییر رئیس جمهور فعلی به گزینه ای مطلوب تر می اندیشند .

اما چه چیزی باعث بی تفاوتی مردم شده است؟

طیف اصولگرا برنده انتخابات پیشین بوده و در صورت عدم تغییر نظر آراء خاموش جامعه پیروزی خود را تکرار خواهد کرد و اصلاح طلبان نیز با معرفی کاندیداهای فرسوده ،نه انگیزه و اشتیاقی برای مردم پدید آورده و نه باعث تحرک روشنفکران جامعه شده اند .بنده به عنوان یک شهروند با قطعی شدن اشخاص فوق الذکر هیچگونه تمایلی به شرکت در انتخابات ندارم . چرا که نه از وضع موجود رضایت دارم که به خاطر حفظ آن به پای صندوق رای بروم و نه امیدی به این اشخاص منتسب به اصلاح طلبان دارم . در واقع اعتقاد راسخی به سخن هانا آرنت دارم که انتخاب میان بد و بدتر را غیراخلاقی می داند . چرا که انتخاب بد در مقابل بدتر موجب مشروعیت دادن به بد خواهد بود و زبان ما را در مقابل مظالم وی کوتاه خواهد کرد. نمی دانم خانم آرنت این تئوری را از روی تجربه کشف کرده اند یا با هوش تیز خود آن را پیش بینی کرده اند. ولی اقلا جامعه ایرانی آن را بخوبی تجربه کرده است . پس اگر به مطلوب بودن یک کاندیدا یقین نداشته باشیم و به خاطر پیشگیری از انتخاب گزینه بدتر ب گزینه بد را انتخاب نمائیم ،همان به که آن را تقدیم اقتدارگرایان کنیم تا به انتخاب خود یکی از گزینه های پیش رو را انتخاب کنند .

آیا سکوت در چنین شرایطی به نفع ماست ؟

آیا تیک-تاک ساعتی را که در جازدن ما در مقابل پیشرفت جهان از جمله بیخ گوش خودمان از ترکیه و پاکستان گرفته تا عراق و افغانستان را می شنویم؟

روزگاری که همسایگان ما زیر چکمه های ارتش اداره می شدند ، ما برای آزادی و آزادگی و استقلال انقلاب کردیم و اکنون ایشان گامهای دموکراتیزه شدن را آغاز کرده اند و حتی همسایگانی که زحمت مبارزه برای آزادی را نکشیدند ،حالا به زوراسلحه هم که شده نیل به دموکراسی را به آرامی و قدم به قدم شروع می کنند و ما به مرحله ای می رسیم که رئیس جمهور مملکت می گوید: "مردم حالشان از کلمه دموکراسی به هم می خورد".(قضاوت اینکه مردم حالشان از کلمه دموکراسی به هم می خورد یا خود ایشان را به شما خوانندگان محترم واگذار می کنیم.)

ازطرف دیگر اگر در همسایگی امان ترکیه بدون نفت و با مواجهه با شورشیان کرد به یکی از قطبهای اقتصادی منطقه تبدیل می شود،ما فقط با نفت 150 دلاری تورم می آفرینیم.

ما با گذر زمان توقف کرده ایم . نه قدمی در تثبیت دموکراسی در کشور برداشته ایم ، نه به ایفای حقوق اقوم کشور پرداخته ایم و نه راهکاری برای رفع تبعیض جنسیتی کرده ایم.

آیا آنقدر خواهیم نشست که قیمی برای کشور پیدا شود و به ما امر کند که توسعه بیابید یا اینکه فضای کشور را برای جنگ و کشتارهای داخلی و یا انقلاب دیگر آماده می کنیم ؟

به هر حال هر آنچه که هست نزدیک ترین راه اصلاح مملکت رفرم در وضعیت فعلی است که قدمهای آن را باید از همین الآن برداریم و سکوت برای ما که معتقد بر معضلات فوق می باشیم روا نمی باشد. اگر فیلتری به نام رد صلاحیت است ، ما از یک ماه مانده به این فیلتر مجبور به محافظت از آن نیستیم و محافظت از آن را به طرفداران آن وا می گذاریم و غریو آزادی را باید از هم اکنون سردهیم که فردا دیر است .

اینکه فعلا کارمان به شورای نگهبان نکشیده ،دلیلی برای فراموشی آن نیست و باید روی گزینه های مطلوب و معقولی سرمایه گذاری کنیم که رد صلاحیت غیرقانونی آنها منتهی به پرداخت هزینه بیشتری برای شورای نگهبان شود.

یعنی فارغ از اینکه این ردصلاحیتها منطقی می باشد و یا مطابق اصول دموکراسی است، روی اشخاصی باید کار کنیم که صلاحیت آنها با اصول حقوقی جمهوری اسلامی منافاتی نداشته باشد.

مثلا وقتی شخصی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح می کنیم که سابقه حکم قضایی دارد طبیعی است که شورای نگهبان بدون کمترین دغدغه ای با استناد به پرونده محکومیت او صلاحیت وی را مردود اعلام خواهد کرد . طبعا حساسیت من به معرفی فردی که دلایل ردصلاحیت آن موجه باشد این نیست که با فیلترهای قانونی و غیرقانونی انتخابات ایران موافقم . حساسیت بنده به خاطر این است که اگر انتخابات به الاکلنگ چپ و راست تبدیل شود و یک تعداد مهره سنتی از طرفین در صحنه حاضر شوند و بعد از گذشت موعد مقرر چپ بالا بیاید و راست پایین و برعکس ،ما با استناد به کاندیدای مشروع و لیکن نامطلوب برای اقتدار گرایان ،با قاطعیت انتخابات را تحریم کنیم و با مانور روی یک شخص و آماده کردن افکار عمومی جهت کاندیداتوری ایشان و ردصلاحیت ایشان هزینه برای شورای نگهبان نیز مضاعف خواهد شد و در این صورت هم با ردصلاحیت ایشان پیروز خواهیم بود و هم با تایید صلاحیت او. چرا که با ردصلاحیت ایشان ،تحریم برای افکار عمومی معنادارتر خواهد بود و تایید صلاحت ایشان نیز موجب گام هایمان را یزای خیز برداشتن به سوی آرمانهایمان استوارتر خواهد ساخت.

اعلمی به عنوان یک گزینه مناسب

طبق آنچه در فوق ذکر شد و دلایلی که شرح خواهم داد ،گزینه اکبر اعلمی می تواند گزینه مطلوبی باشد . چرا که:

1-دو دوره نماینده مجلس بوده و حتی بیش از ظرفیتهای مجلس جمهوری اسلامی عملکرد قابل قبولی داشته است . ایشان در دفاع از حقوق بشر و حمایت از دگراندیشان ، شخصیتی تاریخی در کشور ایران داشته اند و از لحاظ آماری شاید برجسته ترین شخصیت پارلمانی ایران در این زمینه بوده اند.

2-وی تا حدی در جامعه شناخته شده است که در فضای فقدان رسانه های آزاد برای خود نعمتی محسوب می شود . وقتی از کاندیدای ریاست جمهوری صحبت می کنیم از شخصیتی صحبت می کنیم که باید آرای کل ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را جمع کند .

اعلمی حداقل در آذربایجان بطور کامل شناخته شده است و اگر همه ما به مانور روی او بپردازیم با پیش زمینه ای قابل توجهی که در سایر نقاط ایران نیز دارا هستند ،جهت شناساندن ایشان به اقشار جامعه با مشکل جدی مواجه نخواهیم نشد.

3-یکی از شاخصه های مهم اعلمی شجاعت وی هست . او در مجلس این مسئله را به اثبات رسانده است . او در مجلس همان اندازه سنگ برداشت که بزند و سنگی برنداشت که نشان از نزدن باشد.او گاهی سنگهای وزینی را برداشت و با زدن آنها شجاعت خود را به اثبات رساند و برخلاف عمده رجل سیاسی ایران هیچگاه وام دار منابع قدرتی نشد که به خاطر واهمه از ایشان، خود را مؤظف به سکوت بداند.

4-او خود به صحنه آمده است و قول داده که تا آخر در صحنه بماند . حمایت قاطع از وی طبیعتا جدیت ایشان را بیشتر خواهد کرد . او وقتی احساس نموده که توانایی حضور در صحنه را دارد با قاطعیت در صحنه حاضر شد و نیازی به استخاره این و آن ندید!

5-او دو دوره از فیلتر شورای نگهبان گذشته و اگرچه در دور گذشته به خاطر رد صلاحیت از ادامه حضور بازماند ولی فیلتر شدن ایشان در حالی صورت گرفت که موافقان و طرفداران وی سکوت کردند و مخالفان آن تا آخرین لحظه فشار آوردند و رایزنی کردند.

6-اگر اینبار فشارهای مدنی موافقان اعلمی بیشتر شود تغییر معادلات محتمل است .

گرچه وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در سالهای اخیر افول چشمگیری دارد ولی طبق نظر کارشناسان،هنوز دامنه بحران اقتصادی جهان به ایران نرسیده و یک فشار جدی در این وانفسا ،وضعیت مردم را به حالت غیرقابل تحملی تبدیل خواهد کرد.اقتصاد کشور در سالهای اخیر به حد بسیار بدی رسیده و یک شوک در اینچنین وضعیتی می تواند ،باعث آسیبهای جبران ناپذیری شود و در چنین شرایطی است که روشنفکران جامعه به مؤلفه اقتصادی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم نگاهی ویژه به خصوص در این شرایط خاص داشته باشند .اعلمی هم به خاطر تجربه و هم به خاطر تحصیلات عالی در رشته اقتصاد، می تواند جوابگوی این بحران باشد و کشور را از یک تهدید بزرگ برهاند.

7-او رویکردی ملی دارد و منافع ملی را هم بخوبی می شناسد . او همواره در مجلس از منافع ملی دفاع نموده و اتفاقا همین موارد جو رسانه ای مناسبتری نسبت به سایر اعمال اعلمی داشته است.از طرفی به خاطر حضور در کمیسیون امنیت ملی و حضور در پارلمانهای دوستی کشورهای اروپائی و آسیائی آنهم به عنوان نقش اول باعث شناخت خوب وی از معادلات بین المللی شده است .

در روابط بین الملل نیز از شخصیت وی بی اطلاع نیستند و شاید شناخته ترین نماینده پارلمانی ایران می باشد و بیخود نیست که سازمان معتبر KDUN ،مؤسسه ای که در حد بین المللی رایزنی می کند ،سخنان وی را به عنوان مصداق وجودی خود انتخاب می کند و عملا نماینده ایران در این مجموعه محسوب می شود . گفتنی است که جمعی از مقامات اول اروپایی و روشنفکران برجسته جهان همردیف با اعلمی در لیست این سازمان قرار گرفته اند


  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط در یکشنبه 88/1/16 و ساعت 12:44 صبح | نظرات دیگران()