سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برتری دانشمند بر غیر او، مانند برتری پیامبر بر امتش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 28

بر کسی پوشیده نیست که آذربایجان و سایر استان های ترک زبان و همچنین مناطقی که در آنها اقلیت های قومی در اکثریت می باشند ،یک ظرفیت بالقوه بسیار بزرگ و تعیین کننده در نتایج انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شود و حمایت آنان از یک کاندیدا و یا تحریم انتخابات از سوی آنها می تواند در سرنوشت انتخابات و مشروعیت آن بسیار تاثیر گذار باشد ،از اینرو همه کسانی که وارد میدان رقابت های انتخاباتی می شوند ،بدون استثناء در ایام انتخابات شیفته مردم آذربایجان و مناطق ترک نشین و کردنشین و سایر اقوام شریف ایرانی شده و تازه بیاد مطالبات قانونی آنان می افتند و لاجرم در طول ایام تبلیغات بازار موضوعاتی مانند اجرائی شدن دو اصل مهجور 15 و 19 قانون اساسی ،اداره فدراتیو کشور و توجه به حقوق اقلیت های قومی به موازات سایر شعارهای فریبنده مانند حقوق بشر و آزادی بیان و آزادی اندیشه و ...رونق چشمگیری می یابد و در مواردی هم برخی از نامزدها سعی می کنند تا با درست کردن شجره نامه های مختلف بفراخور حضورشان در هر منطقه ای خود را ترک ،کرد ،لر ،بلوچ ،عرب ،ترکمن ،قشقائی و ... نشان دهند تا بلکه از این طریق رای آن مناطق را از آن خود سازند! بنابراین اگر کاندیدائی به هر دلیلی قادر به بسیج پتانسیل بالقوه آذربایجانیان و ترک زبانان و اقوام مختلف ایرانی بنفع خود شود، یکی از مهمترین برگ برنده ها را در اختیار خواهد داشت.پرواضح است که تحریم انتخابات از سوی این جمعیت گسترده نیز بصورت معناداری می تواند مشروعیت سیاسی هیات حاکمه را تحت الشعاع خود قرار دهد و این مساله برای مسئولان امر حائز اهمیت بالائی است!

به همین سبب زمانی که در اواخر مهرماه سالجاری در جمع خبرنگاران حاضر در کنگره حزب اعتماد ملی از احتمال کاندیداتوری خود در دهمین انتخابات ریاست جمهوری سخن به میان آوردم ،دغدغه ها و تحرکاتی در ارکان قدرت و محافل سیاسی پدیدار شد! در آن ایام تنها کاندیداتوری آقایان خاتمی و کروبی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده بود و کوچکترین خبری از احتمال نامزدی آقای موسوی در میان نبود.

حتی در 20 سال گذشته هم هرگاه افراد منسوب به چپ (اصلاح طلبان کنونی)با اصرار فراوان تلاش می کردند تا آقای میرحسین موسوی را به نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری ترغیب نمایند در هربار با مخالفت سرسختانه او مواجه می گشتند و در برخی از موارد آقای موسوی شرط حضور مجدد خود در قدرت را موکول به در اختیار گرفتن صدا و سیما و نیروی انتظامی می کرد. اما این بار برخلاف گذشته بدون آنکه برای او فرش قرمزی پهن شده باشد و از او برای نامزدی در انتخابات دعوت به عمل آید و یا خواسته اش مبنی بر دراختیار گرفتن صدا و سیما و نیروی انتظامی تامین شود ، در شرایطی مصرانه سکوت و انزوای 20 ساله اش را شکسته و وارد میدان رقابت ها شد که دو تن از یاران دیرین و دوستان شفیق اش هم پیش از او کاندیداتوری خود را بطور رسمی و جدی اعلام کرده و بر آن پافشاری می کردند!

مقارن با همان ایامی که خاتمی اعلام کرد که از میان او و یا میرحسین موسوی یکی کاندیدا خواهند شد بنده کم و بیش از پشت پرده مذاکرات ایندو و شکافی که میان آنها پدید آمده است آگاه بودم و یقین داشتم که خاتمی و موسوی هر دو برای ورود به میدان رقابت های ریاست جمهوری مصمّم هستند ،بنحویکه هیچیک حاضر نیست بنفع دیگری کنار برود. لذا زمانی که آقای خاتمی پیسدستی کرده و نامزدی خود را اعلام نمود ،این اقدام وی اسباب آزردگی خاطر میرحسین موسوی و حامیانش را فراهم ساخت.

در واقع طبق شواهد موجود موسوی برای اینکه از پرسش های مربوط به 20 سال سکوت در شرایط بحرانی کشور و برنامه های آتی خود و نسبت آن با شرایط کنونی و تفسیری که از اصل 44 صورت گرفته است در امان بماند ،ابتدا قصد داشت که نامزدی خود را در اردیبهشت ماه سال آینده اعلام نماید اما پیشدستی خاتمی در اعلام نامزدی خود موجب شد تا موسوی هم در تصمیم خود تجدید نظر کزده و اعلام نامزدی خود را به پیش اندازد.

با این وصف از دوستان بسیار نزدیک آقای موسوی کسب اطلاع کرده بودم که وی بنا دارد در این هفته طی مراسمی در یک اجتماع مردمی در تهران ورود خود به میدان رقابت ها را اعلام کند ،اما به محض اینکه بنده روز سه شنبه هفته گذشته (20 اسفند) طی یک کنفرانس مطبوعاتی در تبریز ،رسما کاندیداتوری خود را برای شرکت در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردم ،این بار نیز مهندس موسوی در یک اقدام غیر منتظره دیگر در فاصله کمتر از چند ساعت با صدور بیانیه ای که بنظر می رسید شتابزده تنظیم شده است از ورود خود به عرصه رقابت ها خبر داد و همچنانکه قابل پیش بینی بود متن بیانیه وی باعتبار شهرت ناشی از قدرت پیشین خود و فرهنگ و مناسبات حاکم بر رسانه های وطنی در صدر اخبار رسانه هائی واقع شد که بنحوی  به کلکسیون دائمی قدرت وابسته اند و در نتیجه کنفرانس مطبوعاتی اخیر بنده بصورت هدفدار و برنامه ریزی شده کاملا در حاشیه و غربت قرار گرفت و با وجود اینکه خبرنگار صدا و سیما هم در نشست مطبوعاتی مذکور حضور داشت ،همنوا با بی بی سی و خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی اخبار خود را تنها به اعلام کاندیداتوری میر حسین موسوی اختصاص داد بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به کنفرانس خبری مذکور نمایند و این در حالیست که یکروز قبل از اعلام رسمی نامزدی بنده در انتخابات ریاست جمهوری خبر فوری و مهم دو خبرگزاری جمهوری اسلامی و فارس به نشست مطبوعاتی ام در روز سه شنبه 20 اسفند اختصاص یافته بود!!

نکته جالب تر اینکه یکروز پیش از آنکه رسما خبر کاندیداتوری خود را اعلام نمایم ،یکی از کارشناسان وزارت اطلاعات که با نمایندگان مجلس ارتباط دارد و سال گذشته هم چندین ماه قبل از رد صلاحیت حقیر پیشاپیش از عزم بعضی از اشخاص حقیقی و حقوقی برای رد صلاحیتم در هشتمین دوره انتخابات محلس شورای اسلامی خبر داده بود بصورت غیر مترقبه ای طی چندین تماس پی در پی تلفنی یادی از حقیر کرده و جویای احوالم شد و آنگاه از من پرسید که آیا واقعا قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را  دارم که با پاسخ مثبت حقیر مواجه شد! اینکه چگونه می توان بین مفاد پاراگراف های این یادداشت و حلقه های حوادثی که در یک برهه خاص بصورت معناداری رخ داده است یک رابطه منطقی پیدا کرد را به اهل فن واگذار می شود! اما می توان استنباط کرد که ترجیحات و عزم  هیات حاکمه منحصرا معطوف به دست بدست شدن قدرت در میان اعضای دائمی کلکسیون قدرت و ترجیحا موسسین و اعضای اصلی حزب جمهوری اسلامی می باشد.



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط در یکشنبه 88/1/16 و ساعت 1:22 صبح | نظرات دیگران()