سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دانشمندان همنشینی کن تا خوش بخت گردی . [امام علی علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 27

اجماع اصلاح طلبان؟! : حسین صفری

در حالیکه نزدیک به دو ماه تا زمان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است اوضاع سیاسی و وضعیت انتخاباتی جبهه اصلاح طلبی همچنان نا مشخص و پیچیده است.در ابتدا در حالیکه جمعی از اصلاح طلبان به دنبال آوردن جناب آقای خاتمی بوده و بعضی دیگر سعی در آمدن جناب آقای میر حسین موسوی به صحنه انتخابات داشتند ناگهان با اعلام نامزدی جناب آقای کروبی مواجه شدند.از طرف دیگر جناب آقای خاتمی با جمله ((یا من می آیم یا میر حسین))حضور خود در صحنه انتخابات را منوط به نیامدن جناب آقای میر حسین موسوی نمود . . .

 

هرچند این جمله جناب آقای خاتمی مفهوم دیگری هم داشت و آن انحصار کاندیدای اصلح جریان اصلاح طلبی بین خود و جناب آقای میر حسین موسوی بود و این مساله برای جناب آقای کروبی و حامیان وی امر مطلوبی نبود.با نیامدن جناب آقای میر حسین موسوی به صحنه جناب آقای خاتمی رسما" اعلام حضور نمود و ستادهای تبلیغاتی وی راه اندازی شدو ایشان آماده انجام سفرهای تبلیغاتی خود گردید.از طرف دیگر جناب آقای کرباسچی رسما" از جناب آقای کروبی اعلام حمایت نموده و به جمع حامیان وی پیوست واین مساله بر پیچیدگی اوضاع افزود وبدنبال آن فعالیتهای ستادهای جناب آقای کروبی آغاز شد . در همین زمان تعدادی از اصلاح طلبان که اعتقادی به این سه نفر (خاتمی - میر حسین موسوی - کروبی)برای پیشبرد جریان اصلاح طلبی نداشتند به دنبال یافتن فرد دیگری برای رسیدن به مقصود خود بودند که بالاخره او را یافتند و او کسی جز جناب آقای عبدالله نوری! نبود.آنان تلاش کردند تا ایشان را به میدان بیاورندو این مطلب برپیچیدگی اوضاع افزود.در این وضعیت جنای آقای کروبی سخن از لزوم چند صدایی در انتخابات زد و آن را مورد تایید اصلاح طلبان دانست.در این حال جناب آقای اکبر اعلمی نماینده مردم تبریز در مجلس ششم و هفتم که مواضع و فعالیتهای ایشان در مجلس زبانزد خاص و عام بوده و مصداق بارز یک اصلاح طلب اصولگرا بوده که قاطعیت و عملگرایی و قانون مداری اش از او چهره ای شاخص و ممتاز و محبوب در نزد مردم بوجود آورده و دارای پایگاه مردمی بالایی می باشداعلام نمود که در تاریخ بیستم اسفند از شهر تبریز رسما" اعلام نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد نمود .این اعلام حضور به گونه ای عجیب بر پیچیدگی شرایط جبهه اصلاحات افزود و معادلات جریانات قدرت طلب را بر هم زد.آنان که انتظار چنین چیزی را نداشتند آن را بعنوان شوخی قلمداد کرده وتصور انصراف دادن ایشان را در ذهن خود می پروراندند -چنانکه در دوره قبلی جناب آقای محسن رضایی پس از حضور و مقداری فعالیت اعلام انصراف نمودند-و در صدد مقابله با ایشان بر آمدند.بدنبال این مطلب ناگهان جناب آقای میر حسین موسوی اعلام حضور نمود .این اعلام حضور ناگهانی سبب در هم پیچیدگی شدید و سردرگمی هر چه بیشتر جریان اصلاح طلب شد.چرا که با توجه به سخن آقای خاتمی که (یا من می آیم یا میر حسین ) و نیامدن جناب آقای میر حسین موسوی جناب آقای خاتمی وارد صحنه شد و بنابراین دیگر جناب آقای میر حسین موسوی نباید می آمد.در هر حال این اعلام نگهانی حضور جناب آقای میر حسین موسوی شوک عجیبی به جریانات انحصار گرای اصلاح طلبی که بدون توجه به نظر دیگران فقط خود را محور و کانون اصلاحات می دانستند وارد آورد و عجیب تر اینکه کنفرانس خبری جناب آقای میر حسین موسوی هم درست روز بیستم اسفند ماه برگزار شد!روزی که از قبل بیان شده بود که در آن جنای آقای اکبر اعلمی در شهر تبریز اعلام نامزدی خواهند نمود.در هر حال با وقوع این اتفاق زمینه ای برای جریانات انحصارگر و قدرت طلب فراهم شد تا اخبار مربوط به جناب آقای اعلمی و کاندیداتوری ایشان را سانسور و بایکوت خبری نمایند و فشارهایی را به گونه های مختلف بر ایشان وارد نمایند تا ایشان دلسرد شده و انصراف دهند و در این راستا انحصار طلبان مخالف با آزادی بیان حتی به سایت جناب آقای اکبر اعلمی نیز حمله اینترنتیDDOS نموده و برای مدتی آن را از کار انداختند.لکن جناب آقای اعلمی نه تنها مایوس نشدند بلکه با انگیزه بیشتری در صحنه باقی ماندند.در هر حال بدنبال آمدن جناب آقای میر حسین موسوی جناب آقای خاتمی با وجود مخالفت جمع زیادی از حامیانش تصمیم به انصراف گرفت و در بیانیه اعلام انصراف خود گرچه از جناب آقای کروبی هم نام برد لکن ایشان به نفع جناب آقای میر حسین موسوی کناره گبری نموده بود و برای اینکه کمک بیشتری به جناح اصلاح طلب نموده واحتمال پیروزی این جبهه در انتخابات بیشتر شود سخن از لزوم اجماع جریان اصلاحات بر روی یکنفر_که جناب آقای میر حسین موسوی باشد-به میان آورد واینکه دیگر کاندیداهای اصلاح طلب برای پیروزی جریان اصلاح طلبی به نفع جناب آقای میر حسین موسوی کناره گیری کنند و در این راستا باقدام به فعالیت نمود.این سخن در حالی مطرح شده که قبلا" جناب آقای کروبی گفته بود که هم من و هم جناب آقای خاتمی و هم جناب آقای میر حسین موسوی با چند صدایی در انتخابات موافقیم و نیز جناب آقای کروبی گفته بود که من تا آخر ایستاده و کناره گیری نخواهم نمود.از طرف دیگر جناب آقای اکبر اعلمی هم با بیان اینکه در میان نامزدها اصلاح طلب واقعی نمی بینم رسما" اعلام نمود که تا آخر ایستاده و کناره گیری نخواهند نمود.در این شرایط جمعی از اصلاح طلبان که بدنبال آوردن جناب آقای عبدالله نوری بودند بدنبال انصراف جناب آقای خاتمی زمینه را مناسب دیده و تلاش خود را برای آمدن جناب آقای عبد الله نوری بیشتر کردند و اکنون می شنویم که جناب آقای عبدالله نوری به طور جدی مشغول بررسی شرایط برای اعلام نامزدی هستند. با توجه به آنچه بیان شد سوالاتی مطرح می شود:

 

1-آیا کسانی که دم از اصلاح طلبی می زنند واقعا" اصلاح طلب هستند؟یک اصلاح طلب واقعی مدافع جدی آزادی بیان و قانون مداری و حقوق شهروندی است و دانستن را حق تمام مردم میداند.یک اصلاح طلب حق هرکسی را محترم شمرده و به او فرصت اظهار نظرمی دهد و اگر افرادی مانع بیان نظرات حق فردی شوند و بخواهند او را باسانسور و بایکون خبری خفه کنند او اسباب رسیدن سخن آن فرد را به مردم فراهم میکند.اکنون جای این سوال است که آیا مدعیان فعلی اصلاح طلبی چنین هستند؟چرا در مقابل رفتار خبری که با جناب آقای اکبر اعلمی می شود سکوت کرده اند و سعی در نادیده گرفتن ایشان دارند؟از اینجا معلوم می شود که اینان مدعی اصلاح طلبی هستند نه یک اصلاح طلب واقعی ودر نتیجه انتظار یک رفتار اصلاح طلبانه صحیح و منطقی در جریان انتخابات و اجماع روی یک کاندیدا را نمی توان از ایشان توقع داشت.

 

 

2-بر فرض هم که اجماع صورت گیرد باید دید که چه کسی اصلح می باشد تا اجماع روی وی صورت گیرد.در اینجاست که شرایط کاندیداها ملاک قرار می گیرد.یکی از شرایط مهم این است که جریان اصلاح طلبی متکی بر یک یا دو فرد خاص نشود و دیگر اصلاح طلبان هم که منطقی قوی و راهکارهایی سنجیده برای اداره کشور دارند بتوانند در عرصه حضور پیدا کنند.فردی مورد اجماع قرارگیرد که برای پیشبرد اهداف اصلاحات تازه نفس بوده و دارای قاطعیت در انجام امور باشد.کسی که متهم به فساد مالی و اخلاقی نباشد.فردی که اهل پارتی بازی و رانتخواری در اداره امور کشور نباشد.شخصی که از عزت ملی کشور در برابر بیگانگان با قدرت دفاع کند.کسی که سوابق او نشان از عملگرایی او دارد و بدنبال شعار دادن نیست.فردی که بدنبال احقاق حقوق مردم بوده و از کرانت انسانی آنها دفاع کرده باشد.کسی که با آمدنش خونی تازه در رگهای کشور جاری کند واصلاحات را به جلو حرکت دهد.شخصی که سخنی نو داشته باشدو ترس و بیم را بر خود راه ندهد.کسی که....با توجه به این شرایط و با شناختی که از جریانات انحصارگرای مدعی اصلاحات داریم آیا می توان امید داشت که آنان روی چنین شخصی اجماع کنند؟! یا اینکه سعی خواهند نمود که به هر ترتیب ممکن او را بایکوت خبری نموده و دور از صحنه قرار دهند؟ یا اینکه چنین شخصی را اصلا"جزء اصلاح طلبان به شمار نخواهند آورد و مورد توجه قرار نخواهند داد؟آیا کسانیکه با پشتوانه 22میلیون رای مدت 8سال قوه مجریه کشور را در اختیار داشتند نمی توانند از کسی اعلام حمایت نموده و برروی او اجماع کنندکه 8سال در مجلس در راستای ایجاد اصلاحات و روشن نگه داشتن مشعل اصلاح طلبی خدمات بسیاری انجام داده و تبدیل به چهره ای سرشناس و مطرح در سطح کشور گشته است و نسبت به دیگر نامزدهای اصلاح طلب جوانتر بوده و قدرت فعالیت بیشتری دارد ؟ آیا نباید بدنبال شخصی بود که توان جلب و همراهی آرای خاموش را دارد؟پاسخ را از آنان باید شنید البته اگر هنوز دانستن را حق مردم میدانند

 



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط در دوشنبه 88/1/24 و ساعت 5:36 عصر | نظرات دیگران()